جان سوداسی

امروز حرفهای بچه‌های میخوندم که از خانوادهاشون ناراضی بودن....از پدرهای میگفتن که بد دهن و کتک میزنه....از مادرهای که همیشه میگن بخاطر تو ماندم تو این خونه ولی طلاق میگیره و بدون همین بچه‌‌‌ای که بخاطرش مونده رو ترک میکنه....مادر و پدری که بی خیال فرزندشون شدن و در آخر بچه هم خودکشی میکنه....تو حرفاشون یه حس تنهایی شدیدی حس میشد...بچه‌های که به دنیا اومدنشون دست خودشون نبوده بچه‌های که برای مستحکم شدن خانواده به دنیا اومدن....اما در آخر همین فرزند احساس مرگ و تنهایی دارن...فرزندانی که فراموش شدن از طرف والدین...و تنها ارزوی فرار از خونه رو دارن....تنها امیدشون مستقل شدنه...اما چون شرایطشو ندارن...مجبورن بد دهنی و کتکهای والدین رو تحمل کنن.

اینستامو حذف کرده بودم بعد مدتها باز رفتم سراغش...اونم فقط برای دیدن پیچهای مورد علاقم....چند نفری هم فالوم کردن نمی‌شناختمشون ...بعد یکی از فامیلا دایرکت داده بعد سلام واحوال پرسی که چرا نبودی از این حرفا....بعد مستقیم رفت اینا کی هستن فالو کردی و فالوت کردن.....بهش میگم من فالو نکردم....بعد هی حرفاشو تکرار میکنه اخرش رفتم همه رو حذف کردم خودش موند با زن و بچه‌هاش😏 میتونستم جوابشو بدم اما چون جوابمو بی ادبی تلقی میکرد و بعد با حرفاش مادرمو ناراحت میکرد....ترجیح دادم منصرف بشم....من تاحالا چنین رفتارهای از فامیل ندیده بودم...‌و خودم هم هیچ وقت چنین کاری نکردم چون کارهاشون به خودشون مربوطه....اما امشب فهمیدن اونا چنین فکری نمی‌کنن.....

من هیچ وقت به ژانر فیلم نگاه نمی‌کنم ببینم چی هست...فقط دقت میکنم ببینم شخصیت اولش زن هست یا نه....حالا فرقی نمی‌کنه این زن چه شخصیتی تو فیلم داره.....میتونه مادر باشه یا یه ابر قهرمان....فقط دوست دارم ببینم یک زن تو موقعیت‌های مختلف چه عکس العملی میتونه از خودش نشون بده...راستش من خیلی بلد نیستم احساسات زنانه رو، کسی هم نیست ازش بپرسم...فیلم و کتاب تنها منبع من برای درک و فهمیدن احساسات زنها هستند...🌱

گاهی ذهنم پر از کلمه میشه برای گفتن....اما وقتی میخوام بنویسم....بیشتر از یه کلمه نمی‌تونم ...حتی نمی‌تونم به کسی بگم...پس فقط تو خیالم برای خودم میگم....اینقدر این حرفها تلنبار شده رو برای خودم دیکته میکنم....آخرش از خودم خسته میشم....🌱